sana eshghe maman

سیسمونیه دخمله نازم

میخام عکسای وسایلایی که منو بابایی برات اماده کردیم رو بزارم تا یادگاری بمونه امیدوارم همشونو دوست داشته باشی ت
4 خرداد 1393

اخرین روزها تو دل مامانی

سلام دختر نازم  این روزها همش منتظر اومدنتیم.  خیلی دوست دارم ببینمت. ولی میدونم دلم به این روزها تنگ میشه. روزهایی که همش با هم بودیم باهات حرف میزدم وتو از ته وجودت حرفامو میشنیدی. من و بابایی دیگه کم کم اماده اومدنتیم تمام وس.  لتم اماده کردیم . دوست داشتم برات اتاق جداگونه درست کنم ولی متاسفانه خونه کوچیکه و امکانش نبود فعلا یه مدت باهم شریکی از یه اتاق استفاده میکنیم.  این روزا خیلی کمتر شیطونی میکنی تو دل مامانی.  یه وقتا واقعا نگرانت میشم.  ولی هر بار که یه لگد کوچولو میزنی خیاله مامانی رو راحت میکنی.  خیلی دوست دارم بدونم سبیه منی یا بابایی دارم برای دیدنت لحظه شماری میکنم قند عسلم . هیچ وقت نمیدو...
4 خرداد 1393

دلتنگی های مادر

سلام دخترم  چند روزه که برات چیزی ننوشتم .این روزا خیلی دلتنگتم .هر جای خونه رو نگاه میکنم بوی تو میاد  .دیگه کم کم این جدایی داره برام سخت میشه .هربار که تو دل مامانی تکون میخوری بیشتر عاشقت میشم و دلتنگ . بابایی هم این روزا خیلی درگیر کاره .میخاد تااومدنت همه چیزو برات اماده کنه که هیچی کم نداشته باشی .هرشب بااون همه خسنگیش میاد باهات حرف میزنه .خیلی دوست داره .از چشماش اینو میخونم   دارم برات بافتنی میبافم به خوبیه مامان بزرگ نیستم ولی به عشق تو بهتر میشم .بادستای خودم دارم وسایلتو اماده میکنم .دیروز تشک وبالشتتو دوختم بااومدنت رنگ و بوی خونه رو عوض میکنی ...
18 فروردين 1393

بدون عنوان

sana jan dokhtare azizam babayi ham kheili montazere didanete zod bia va mono babayi ro az tanhayi dar biar to tanha dalile zendegie mano babayi ...
6 اسفند 1392

اولین بارکه توسونودیدمت

salam dokhtaram .in avalin bare ke barat chizi minevisam .avalin bar ke akseto to sono didam behtarin lahze zendegim bod .hich vaght hamchin hesi ro tajrobe nakarde bodam .to behtarin hedie az tarafe khoda hasti ...
6 اسفند 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به sana eshghe maman می باشد